تک آردیج

کنارم توبنشین کمی قاصدک٬ بگویم غمم را همه تک به تک

تک آردیج

کنارم توبنشین کمی قاصدک٬ بگویم غمم را همه تک به تک

پاییز

همیشه اسمش برایم خبر از غم میده. تو هر پاییز از رو زمین یه برگ شمشاد ورمیدارم. باهاش کلی حرف میزنم

برگ... برگ جان...

صدامو میشنوی؟

تو که یه ماه پیش سبز سبز بودی؟

رو درخت تاب می خوردی و می خندیدی.

چی شده حالا به این روز افتادی؟

ولی  دیکه نه حرکتی نه لبخندی

وقتی کتابی ورق می زنم یا تو وبلاگها گز می کنم

 می بینم نوشتن:" پاییز قشنگترین فصل سال است"

انگشت حیرت بر دهان مبهوت این توصیف می شم.

قشنگ؟

سریع می رم تو گوگل،  قشنگ رو سرچ می کنم.

لغت نامه دهخدا: قشنگ : قشنگ . [ ق َ ش َ ] (ص ) جمیل . زیبا. خوب صورت

عجب!!!!

پاییز و خوب صورت بودن!؟!؟

فصلی که می گن نشانه ایست برای اینکه مرگ رو درک کنیم

فصلی که گریه می کنم از آمدنش

تنها فصلی که وقتی حالمو می پرسن می گم:خوب نیستم--- چرا؟آخه پاییز داره می یاد

فصلی که تمام غمم رو یکجا بهم تحمیل می کنه

چطور صورت خوبی داره؟

فصلی که همیشه رفتن  و شکستن رو یادم می یاره

مثل اون برگ خشکیده؛ که همه لهش می کنن تا لذت ببرن از خش خش کردنش

بعدش به خیالشون عاشق بشن و تو کتاباشون بنویسن پاییز قشنگه

همه این سالها علت دلگیر بودن پاییز رو درک نکردم تا به امسال

شاید همه این سال ها طبیعت می خواست بهم بگه : تو یکی از این سالها تو همچین فصلی یکی میره و تو می مونی

                                                                               duman

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد